در دنیای امروز، کار بخش مهمی از زندگی ما شده است. کار نه تنها منبع درآمد و تأمین معاش است، بلکه به ما هویت، هدف و فرصتی برای رشد و پیشرفت در زندگی میدهد. آشنایی با مشاغل و وظایف رایج به زبان انگلیسی در دنیای کار، میتواند به شما در انتخاب مسیر شغلی مناسب، ارتقا مهارتهایتان و موفقیت در حرفه خود کمک کند.
در این مقاله، قصد داریم به معرفی تعدادی از شغل ها به زبان انگلیسی و وظایف رایج در دنیای کار به همراه تلفظ فارسی آنها بپردازیم. تسلط بر این اصطلاحات و کلمات انگلیسی به شما کمک میکند تا در محیط کار به طور مؤثرتر ارتباط برقرار کنید، وظایف خود را به درستی انجام دهید و در مسیر شغلی خود پیشرفت کنید.
• شغل مورد نظر (Target job): تَارْگِت جاب
• درخواست شغل (Job application): جاب اَپْلِیکِیشن
• رزومه (Resume): رِزیومِه
• نامه درخواست شغل (Cover letter): کاوِر لِتِر
• مصاحبه شغلی (Job interview): جاب اِنتِرویو
• آگهی استخدام (Job posting): جاب پُوسْتینگ
• آژانس کاریابی (Employment agency): اِمْپْلُویْمِنت اِیجِنْسی
• شبکهسازی (Networking): نِتوُرْکینگ
• محل کار (Workplace): وُرْکپلِیس
• محیط کار (Work environment): وُرْک اِنوایرِنمِنت
• همکار (Colleague): کُلِیگ
• مدیر (Manager): مَنِیجِر
• سرپرست (Supervisor): سوپِروایْزِر
• کارمند (Employee): اِمپْلُوی
• کارفرما (Employer): اِمپْلُوِر
• ساعت کاری (Work hours): وُرْک آوِرْز
• مرخصی (Vacation): وَکِیشن
• بیمه درمانی (Health insurance): هِلتْ اِنشورَنْس
• وظایف شغلی (Job duties): جاب دیوتیز
• شرح وظایف (Job description): جاب دیسکریپشن
• مسئولیتها (Responsibilities): رِسْپَانْسِبِیلیْتیز
• مهارتهای سخت (Hard skills): هارد اسکیلْز
• مهارتهای نرم (Soft skills): سافت اسکیلْز
• آموزش شغلی (Job training): جاب تِرِینینگ
• ارزیابی عملکرد (Performance review): پِرْفُورْمِنس رِویو
• حقوق و مزایا (Salary and benefits): سَلِری اَند بِنِفیتْز
• دستمزد (Salary): سَلِری
• مزایای جانبی (Benefits): بِنِفیتْز
• بیمه (Insurance): اِنشورَنْس
• مرخصی استعلاجی (Sick leave): سیکْ لِیو
• مرخصی زایمان (Maternity leave): مَتِرْنِیْتی لِیو
• مرخصی پدرانه (Paternity leave): پَتِرْنِیْتی لِیو
• بازنشستگی (Retirement): رِتایرْمِنت
• حقوق بازنشستگی (Pension): پِنْشِن
• ارتقای شغلی (Promotion): پْرُموشن
• انتقال شغلی (Job transfer): جاب ترنسفِر
• توسعه شغلی (Career development): کِرِیر دِوِلَپْمِنت
• مربی شغلی (Career coach): کِرِیر کُوْچ
• فرصتهای شغلی (Job opportunities): جاب اَپْپُورْچ
• همکاری (Collaboration): کُلَابُورِیشن
• کار تیمی (Teamwork): تِیموُرْک
• رهبری (Leadership): لیدِرْشِیْپ
• ارتباطات (Communication): کامیونیکِیشن
• مدیریت زمان (Time management): تایم مَنِیجِمِنت
• حل مسئله (Problem-solving): پْرَبْلِم-سُلْوینگ
• مدیریت استرس (Stress management): سْتِرِس مَنِیجِمِنت
• کار زیاد (Overwork): اُوْوِرْوُرْک
• استرس شغلی (Job stress): جاب استِرِس
• فرسودگی شغلی (Burnout): بُورْنْاُوْت
• تبعیض (Discrimination): دِسْکْرِمِیْنِیشن
• آزار و اذیت شغلی (Workplace harassment): وُرْکپلِیس هَرَسْمِنت
• عدم تعادل بین کار و زندگی (Work-life imbalance): وُرْک-لایف اِمْبَلَنْس
• رضایت شغلی (Job satisfaction): جاب سَتِسفَکشن
• تعهد شغلی (Job commitment): جاب کامیَتْمِنت
• انگیزه شغلی (Job motivation): جاب ماتیوِیشن
• معنای شغلی (Job meaning): جاب مینیْنگ
• رشد شغلی (Career growth): کِرِیر گْرُوث
• کارمند تمام وقت (Full-time employee): فولتایم اِمپْلُوی
• کارمند پاره وقت (Part-time employee): پارتتایم اِمپْلُوی
• کارمند موقت (Temporary employee): تِمپورِری اِمپْلُوی
• پیمانکار (Contractor): کُنْتْرَکْتِر
• کارمند آزاد (Freelancer): فریلَنسِر
• کارمند دورکار (Remote worker): رِمُوت وُرْکِر
• استعفا (Resignation): رِزِیگْنِیشن
• اخراج (Termination): تِرْمِیْنِیشن
• بازنشستگی (Retirement): رِتایرْمِنت
• مرخصی (Leave): لِیو
• مرخصی بدون حقوق (Unpaid leave): اَنپِیْد لِیو
در ادامه، به برخی از اصطلاحات مرتبط با مشاغل خاص در حوزههای مختلف اشاره میکنیم:
• معلم (Teacher): تِیچِر
• استاد دانشگاه (Professor): پْرُفِسِر
• مدیر مدرسه (School principal): سْکول پْرینْسِپَل
• مشاور تحصیلی (Guidance counselor): گایدِنس کَوْنسِلِر
• توسعهدهنده وب (Web developer): وِب دِوِلَپِر
• طراح گرافیک (Graphic designer): گْرَفِیک دِزاینِر
• متخصص شبکه (Network specialist): نِتوُرْک اِسْپِشالیست
• تحلیلگر داده (Data analyst): دِیتا اَنالیسْت
پس از خواندن مقاله مشاغل و وظایف رایج به زبان انگلیسی، مطالعه مقاله اصطلاحات رایج کامپیوتری به زبان انگلیسی به همراه تلفظ فارسی به شما پیشنهاد می شود!
• مدیر بازاریابی (Marketing manager): مَارْکِتینگ مَنِیجِر
• متخصص سئو (SEO specialist): اِساِیاُ اِسْپِشالیست
• نماینده فروش (Sales representative): سِیلْز رِپْرِزِنْتِیْتِو
• کارشناس تبلیغات (Advertising specialist): اَدْوِرْتایزینگ اِسْپِشالیست
• حسابدار (Accountant): اَکَاوْنْتِنت
• مدیر مالی (Financial manager): فاینَنْشَل مَنِیجِر
• تحلیلگر مالی (Financial analyst): فاینَنْشَل اَنالیسْت
• بازرس مالی (Auditor): آدِیْتِر
• وکیل (Lawyer): لاوْیِر
• قاضی (Judge): جَج
• دادستان (Prosecutor): پْرُسِکْیُوتِر
• کارشناس حقوقی (Legal specialist): لِیگَل اِسْپِشالیست
• نماینده خدمات مشتری (Customer service representative): کَسْتُمِر سِرْوِیس رِپْرِزِنْتِیْتِو
• متصدی پذیرش (Receptionist): رِسِپْشَنِسْت
• متخصص پشتیبانی فنی (Technical support specialist): تِکْنیکَل ساپُورت اِسْپِشالیست
• مدیر ارتباط با مشتری (Customer relationship manager): کَسْتُمِر رِیْلِیْشَنْشِیْپ مَنِیجِر
• راهنمای تور (Tour guide): تُور گاید
• متصدی هتل (Hotel receptionist): هُوتِل رِسِپْشَنِسْت
• مهماندار هواپیما (Flight attendant): فْلایت اَتِنْدِنت
• کارمند آژانس مسافرتی (Travel agent): تِرَوِل اِیجِنْت
• بازیگر (Actor): اَکْتِر
• خواننده (Singer): سینگِر
• نوازنده (Musician): موزیْشَن
• کارگردان (Director): دِرِکْتِر
• ورزشکار (Athlete): اَثْلِیت
• مربی (Coach): کُوْچ
• داور (Referee): رِفِرِی
• گزارشگر ورزشی (Sports commentator): سْپُورْتْس کَمْنْتِیْتِر
در این مقاله سعی کردیم تا شما را با اصطلاحات شغل به انگلیسی آشنا کنیم. برای یادگیری یک زبان خوب است بتوانید تمامی اصطلاحات مرتبط و مختلف را در زبانی که یاد میگیرید بگویید. آموزشگاه زبان آنلاین تیکا در یادگیری 16 زبان مختلف در کنار شماست. برای یادگیری زبان با توجه به هدفی که دارید استاد دلخواه خود را بیابید و در مسیر دلخواه خود برای یادگیری زبان قدم بگذارید.