وسایل نقلیه رایج به زبان انگلیسی

رضا آقامحمد
سه‌شنبه, 18 شهریور 2024

دسته بندی :

زمان مطالعه : 7 دقیقه

وسایل نقلیه رایج به زبان انگلیسی


در دنیای مدرن امروزی، وسایل نقلیه نقش حیاتی در زندگی انسان‌ها ایفا می‌کنند. از جابجایی در مسافت‌های کوتاه تا سفرهای طولانی، از حمل و نقل بار و مواد اولیه تا جابجایی مسافران، همه و همه به این یاران مکانیکی وابسته‌ایم. در این مقاله، قصد داریم با تعدادی از وسایل نقلیه رایج به زبان انگلیسی به همراه تلفظ فارسی آنها آشنا شویم و با دنیای پرشتاب آنها زندگی کنیم.


وسایل نقلیه رایج به زبان انگلیسی

وسایل نقلیه دیگر به سادگی وسایل حمل و نقل نیستند؛ آن‌ها نماد نوآوری، کارایی و سبک شخصی هستند. از خطوط نرم و زیبای اتومبیل‌های الکتریکی مدرن تا قابلیت قدیمی و قابل اعتماد موتورسیکلت‌های کلاسیک، هر وسیله نقلیه هدف خاصی را برآورده می‌کند تا نیازهای مختلف سفر کنندگان و علاقه‌مندان را برطرف سازد. در ادامه به انواع وسایل نقلیه به زبان انگلیسی میپردازیم:


وسایل نقلیه زمینی:


وسایل نقلیه زمینی به زبان انگلیسی

 
• خودرو (Car): کَاَر
• موتورسیکلت (Motorcycle): مُوتْاُرْسَیْکِل
• اتوبوس (Bus): بَس
• مینی‌بوس (Minibus): مِیْنِیْ بَس
• ون (Van): وَان
• کامیون (Truck): تْرَک
• تریلی (Trailer): تْرِیْلِر
• اتوبوس دوطبقه (Double-decker bus): دَابِلْ-دِکِرْ بَس


وسایل نقلیه رایج به زبان انگلیسی

 
• آمبولانس (Ambulance): اَمْبُولَنْس
• آتش‌نشانی (Fire engine): فَایْرْ اِنْجِیْن
• ماشین پلیس (Police car): پُولِیْسْ کَاَر
• دوچرخه (Bicycle): بَایْسِیْکِل
• اسکوتر (Scooter): سْکُوتَر
• گاری (Cart): کَاَرْت
• تراکتور (Tractor): تْرَکْتَر
• بیل مکانیکی (Backhoe): بَکْهُوْ

 
وسایل نقلیه هوایی:


وسایل نقلیه هوایی به زبان انگلیسی

 
• هواپیما (Airplane): اِیْرْپْلِیْن
• بالگرد (Helicopter): هِیْلِیْکَاپْتَر
• جت (Jet): جِت
• بالن (Balloon): بَالُون
• هواپیمای بدون سرنشین (Drone): دِرُون
• فضاپیما (Spaceship): سْپِیْسْشِیْپ

 
وسایل نقلیه آبی:


وسایل نقلیه آبی به زبان انگلیسی

 
• کشتی (Ship): شِیْپ
• قایق (Boat): بُوت
• زیردریایی (Submarine): سْبْمَرِیْن
• جت اسکی (Jet ski): جِتْ سْکِی
• قایق تفریحی (Yacht): یَاَت
• کایاک (Kayak): کَایْاَک
• کانو (Canoe): کَنُو

 
وسایل نقلیه ریلی:


وسایل نقلیه ریلی به زبان انگلیسی

 
• قطار (Train): تْرِیْن
• مترو (Subway): سْبْوِی
• تراموا (Tram): تْرَام
• مونوریل (Monorail): مَاُنُورِیْل

 
اصطلاحات وسایل نقلیه رایج به زبان انگلیسی به همراه تلفظ فارسی:

درست است که در پست قبلی لیست کاملی از وسایل نقلیه رایج به زبان انگلیسی ارائه شد، اما دنیای پرماجرای حمل و نقل پر از اصطلاحات و واژگان انگلیسی نیز هست که دانستن آنها می‌تواند به شما در درک بهتر این حوزه و همچنین برقراری ارتباط مؤثرتر در این زمینه کمک کند.
در این بخش، به معرفی تعدادی از اصطلاحات رایج مربوط به وسایل نقلیه به زبان انگلیسی به همراه تلفظ فارسی آنها می‌پردازیم:

 
اجزای خودرو:


اجزای خودرو به زبان انگلیسی

 
• موتور (Engine): اِنْجِیْن
• فرمان (Steering wheel): سْتِیْرِیْنْگْ وِیْل
• ترمز (Brake): بْرِیْک
• گاز (Gas pedal): گَسْ پِدِل
• دنده (Gear): گِیْر
• لاستیک (Tire): تَایْر
• چراغ (Light): لَایْت
• آینه (Mirror): مِیْرَر
• صندوق عقب (Trunk): تْرَانْک
• صندلی (Seat): سِیْت


اجزای خودرو به انگلیسی

 
• کمربند ایمنی (Seatbelt): سِیْتْبِلْت
• کیسه هوا (Airbag): اِیْرْبَگ
• شیشه (Window): وِیْنْدُوْ
• بوق (Horn): هُورْن
• داشبورد (Dashboard): دَاشْبُورْد

 
انواع رانندگی:


انواع رانندگی به زبان انگلیسی

 
• رانندگی در شهر (City driving): سِیْتِیْ دَرایْوِیْنْگ
• رانندگی در بزرگراه (Highway driving): هَایْوِیْ دَرایْوِیْنْگ
• رانندگی آفرود (Off-road driving): اَف - رُودْ دَرایْوِیْنْگ
• رانندگی معکوس (Reverse driving): رِوْرْسْ دَرایْوِیْنْگ
• رانندگی در شب (Night driving): نَایْتْ دَرایْوِیْنْگ
• رانندگی در باران (Driving in the rain): دَرایْوِیْنْگْ اِنْ دِیْ رِیْن
• رانندگی در برف (Driving in the snow): دَرایْوِیْنْگْ اِنْ دِیْ سْنُو

 
مقررات رانندگی:


مقررات رانندگی به زبان انگلیسی

 
• علامت راهنمایی و رانندگی (Traffic sign): تْرَافِیْکْ سَایْن
• چراغ راهنمایی (Traffic light): تْرَافِیْکْ لَایْت
• محدودیت سرعت (Speed limit): سْپِیْدْ لِمِیْت
• علامت عبور (Crosswalk): کْرَاسْوُوْک
• جای پارک (Parking spot): پَارْکِیْنْگْ سْپَات
• بوق زدن (Honking): هُورْنِیْنْگ
• سبقت گرفتن (Overtaking): اَوْوِرْتَیْکِیْنْگ
• پیچیدن (Turning): تْرَانِیْنْگ

 
مشکلات مربوط به خودرو:


مشکلات مربوط به خودرو به زبان انگلیسی

 
• پنچر شدن لاستیک (Flat tire): فْلَتْ تَایْر
• تمام شدن بنزین (Running out of gas): رَنِیْنْگْ اَوْتْ اَفْ گَسْ
• گرم شدن موتور (Engine overheating): اِنْجِیْنْ اَوْوِرْهِیْتِیْنْگ
• خرابی ماشین (Car breakdown): کَاَرْ بْرِیْکْدَاُوْن
• تصادف (Accident): اَکْسِیْدِیْن

 
خدمات مربوط به خودرو:


خدمات مربوط به خودرو در زبان انگلیسی

 
• پمپ بنزین (Gas station): گَسْ سْتَیْشَن
• کارواش (Car wash): کَاَرْ وَاش
• تعمیرگاه (Auto repair shop): اَوْتُوْ رِیْپِیْرْ شَاپ
• لاستیک فروشی (Tire shop): تَایْرْ شَاپ
• پارکینگ (Parking lot): پَارْکِیْنْگْ لَات
• معاینه فنی (Vehicle inspection): وَهِیْکِلْ اِنْسْپِکْشَن
• بیمه خودرو (Car insurance): کَاَرْ اِنْشُورَنْس

 
حمل و نقل عمومی:


حمل و نقل عمومی به زبان انگلیسی

 
• ایستگاه اتوبوس (Bus stop): بَسْ سْتَاپ
• ایستگاه مترو (Subway station): سْبْوِیْ سْتَیْشَن
• بلیط (Ticket): تِیْکِت
• کرایه (Fare): فِیْر
• زمان‌بندی (Schedule): سْکِجُول
• تأخیر (Delay): دِیْلِیْ
• لغو شدن (Cancellation): کَنسِلِیْشَن
• ازدحام جمعیت (Crowding): کْرَاوْدِیْنْگ

 
انواع رانندگان:


انواع رانندگان به زبان انگلیسی

 
• راننده تاکسی (Taxi driver): تَاکْسِیْ دَرایْوِر
• راننده اتوبوس (Bus driver): بَسْ دَرایْوِر
• راننده کامیون (Truck driver): تْرَکْ دَرایْوِر
• راننده موتورسیکلت (Motorcycle rider): مُوتْاُرْسَیْکِلْ رَایْدِر
• عابر پیاده (Pedestrian): پِدِسْتْرِیْن
• دوچرخه‌سوار (Cyclist): سَایْکِلِیْسْت

 
ضرب المثل های مربوط به وسایل نقلیه به زبان انگلیسی به همراه تلفظ فارسی:

در این مقاله، به بررسی چند ضرب المثل معروف انگلیسی که به وسایل نقلیه مربوط می‌شوند، می‌پردازیم. این اصطلاحات نه تنها جالب هستند، بلکه می‌توانند در مکالمات انگلیسی روزمره  نیز بسیار مفید باشند. اصطلاحات وسایل نقلیه رایج به زبان انگلیسی به همراه این ضرب المثل ها می‌توانند به شما کمک کنند تا زبان انگلیسی خود را بهبود بخشید و درک بهتری از فرهنگ انگلیسی زبان‌ها پیدا کنید.

ضرب المثل های مربوط به اتومبیل:

• "A luxury car, a luxury hassle."
o تلفظ فارسی: اَ لَکْژِریْ کَاَرْ, اَ لَکْژِریْ هِیْسِلْ.
o معنی: داشتن یک ماشین لوکس و گران قیمت می تواند دردسرهای خاص خود را به همراه داشته باشد، مانند هزینه های بالای نگهداری، تعمیر و بیمه، و همچنین جلب توجه سارقان و افراد سودجو.

 
• "A borrowed car, a lame horse."
o تلفظ فارسی: اَ بُورُوْدْ کَاَرْ, اَ لِیْمْپِیْنْگْ هُورْسْ.
o معنی: قرض گرفتن ماشین از دیگران می تواند دردسرهای زیادی به همراه داشته باشد، چرا که ممکن است ماشین خراب شود یا در تصادف آسیب ببیند و شما مجبور به جبران خسارات آن باشید.

 
• "New car, new driver."
o تلفظ فارسی: اَ نِیْوْ کَاَرْ, اَ نِیْوْ دَرایْوِرْ.
o معنی: رانندگی با ماشین نو می تواند باعث شود که راننده احتیاط بیشتری کرده و با دقت بیشتری رانندگی کند.

 
ضرب المثل های مربوط به موتورسیکلت:

• "A motorcycle, two-wheeled freedom."
o تلفظ فارسی: اَ مُوتْاُرْسَیْکِلْ, تْوْ-وْهِیْلْدْ فْرِیْدَمْ.
o معنی: موتورسیکلت به دلیل حس آزادی و رهایی که به راننده می دهد، به "آزادی دو چرخ" معروف است.

 
• "A motorcycle rider, brave or crazy?"
o تلفظ فارسی: اَ مُوتْاُرْسَیْکِلْ رَایْدِرْ, بِرِیْوْ اُوْرْ کْرَیْزْیْ?
o معنی: رانندگی با موتورسیکلت به دلیل خطرات زیاد آن، گاهی به عنوان کاری شجاعانه و گاهی نیز به عنوان کاری دیوانه وار تلقی می شود.

 
ضرب المثل های مربوط به اتوبوس:

• "A late bus is no good for anyone."
o تلفظ فارسی: اَ لِیْتْ بَسْ, اِیْزْ نُوْ گُودْ فُورْ اَنِیْوُنْ.
o معنی: اتوبوس دیر رسیده دیگر فایده ای برای مسافران ندارد و آنها را از برنامه و کارشان عقب می اندازد.

 
• "The first bus is always less crowded."
o تلفظ فارسی: دِیْ فِیْرْسْتْ بَسْ اِیْزْ اَلْوِیْزْ لِسْ کْرَاوْدِیْدْ.
o معنی: معمولاً اولین اتوبوس های هر مسیر مسافر کمتری دارند و می توانید راحت تر جای نشستن پیدا کنید.


اصطلاحات مربوط به وسایل نقلیه هوایی به زبان انگلیسی


ضرب المثل های مربوط به هواپیما:

• "A bird in the hand is worth two in the bush."
o تلفظ فارسی: اَ بِرْدْ اِنْ دِیْ هَانْدْ اِیْزْ وَوْرْثْ تْوْ اِنْ دِیْ بُشْ.
o معنی: پرنده ای که در دست داری، از دو پرنده در بوته ارزش بیشتری دارد.

 
• "There's no time like the present."
o تلفظ فارسی: دِیْرِزْ نُوْ تَایْمْ لَایْکْ دِیْ پْرِزِنْتْ.
o معنی: هیچ زمانی بهتر از زمان حال نیست.

 
این دو ضرب المثل گرچه به طور مستقیم به هواپیما اشاره نمی کنند، اما در مورد سفر با هواپیما کاربرد دارند. 

 
• "A bird in the hand is worth two in the bush."

معنی این ضرب المثل این است که باید قدر فرصت های موجود را بدانیم و آنها را از دست ندهیم. در مورد سفر با هواپیما نیز می توان اینگونه تفسیر کرد که اگر بلیط هواپیما را با قیمت مناسب پیدا کردید، بهتر است آن را سریع خریداری کنید، چرا که ممکن است بعداً قیمت ها افزایش پیدا کند یا بلیط ها تمام شود.

 
• "There's no time like the present." 

معنی این ضرب المثل این است که نباید کارها را به تعویق انداخت و باید از فرصت های موجود استفاده کرد. در مورد سفر با هواپیما نیز می توان اینگونه تفسیر کرد که اگر قصد سفر دارید، بهتر است هر چه زودتر برنامه ریزی کنید و بلیط و هتل خود را رزرو کنید.

برای دریافت بیشتر در مورد فرودگاه و هواپیما، پیشنهاد می شود مقاله اصطلاحات کاربردی در فرودگاه به زبان انگلیسی را مطالعه کنید!

 
ضرب المثل های مربوط به دوچرخه:

• "A bicycle is a good friend."
o تلفظ فارسی: اَ بَایْسِیْکِلْ اِیْزْ اَ گُودْ فْرِیْنْدْ.
o معنی: دوچرخه یار و همراه خوب 

o دوچرخه سواری نه تنها یک وسیله نقلیه سالم و کم هزینه است، بلکه می تواند برای سلامتی و تناسب اندام نیز مفید باشد.

 
ضرب المثل های مربوط به کشتی:

• "A ship is safe in harbor, but that's not what ships are for."
o تلفظ فارسی: اَ شِیْپْ اِیْزْ سَیْفْ اِنْ هَارْبُرْ, بَتْ دَاتْزْ نُوْتْ وَهَاتْ شِیْپْسْ اَرْ فُورْ.
o معنی: کشتی در بندر امن است، اما این هدف کشتی ها نیست.
o این ضرب المثل به ما یادآوری می کند که نباید در منطقه امن خود بمانیم و از ریسک کردن و امتحان کردن چیزهای جدید نترسیم.

 
جمع بندی


در این مقاله، تلاش کردیم شما را با وسایل نقلیه رایج به زبان انگلیسی آشنا کنیم. مفید است که بتوانید تمام اصطلاحات مرتبط و متنوع را به زبانی که یاد می‌گیرید بیان کنید. آموزشگاه آنلاین زبان تیکا در یادگیری 16 زبان مختلف پشتیبان شماست. با توجه به هدفی که دارید، استاد مورد نظر خود را پیدا کنید و در مسیر ترجیحی خود برای یادگیری زبان قدم بگذارید.