امروزه، تلفنهای همراه به قسمتی جدا نشدنی از زندگی ما تبدیل شدهاند. از برقراری ارتباط با دوستان و خانواده گرفته تا انجام کارهای روزمره و سرگرمی، تلفنهای همراه نقشی اساسی در زندگی ما ایفا میکنند. برای استفاده موثر از این ابزار قدرتمند، لازم است با کاربردی ترین اصطلاحات موبایل به زبان انگلیسی آشنا باشیم. یادگیری این کلمات انگلیسی به ما در مکان های مختلف کمک بسیاری می کند.
در این مقاله، قصد داریم به معرفی تعدادی از اصطلاحات رایج موبایل به زبان انگلیسی به همراه تلفظ فارسی آنها بپردازیم. با تسلط بر این اصطلاحات، میتوانید به درک بهتر امکانات و تنظیمات گوشی خود، استفاده صحیح از برنامهها و برقراری ارتباط موثر با دیگران در دنیای دیجیتال دست پیدا کنید.
1. صفحه لمسی (Touchscreen): تاچاسکرین
• تعریف: صفحهای که با لمس انگشت یا قلم مخصوص میتوان بر روی آن دستورات را اجرا کرد.
2. سیستم عامل (Operating system): اُپِرِیتِینگ سِستِم
• تعریف: نرمافزاری که رابطی بین سختافزار و نرمافزارهای دیگر ایجاد میکند و وظایف اصلی گوشی را مدیریت میکند.
3. برنامه (App): اَپ
• تعریف: نرمافزاری که برای انجام یک وظیفه خاص مانند ویرایش عکس، پخش موسیقی یا برقراری تماس تصویری طراحی شده است.
4. فروشگاه اپلیکیشن (App store): اَپ استور
• تعریف: محلی برای دانلود و نصب برنامههای مختلف بر روی گوشی.
5. دستیار صوتی (Voice assistant): وایس اَسیستِنت
• تعریف: نرمافزاری که به کاربران امکان میدهد تا با استفاده از دستورات صوتی کارهای مختلفی مانند تنظیم آلارم، ارسال پیام و پخش موسیقی را انجام دهند.
6. حافظه داخلی (Internal storage): اینتِرنال استوریِج
• تعریف: حافظهای که در داخل گوشی تعبیه شده است و برای ذخیرهسازی برنامهها، اطلاعات و فایلها استفاده میشود.
7. حافظه جانبی (External storage): اِکستِرنال استوریِج
• تعریف: حافظهای که به طور جداگانه به گوشی متصل میشود و برای ذخیرهسازی اطلاعات و فایلها استفاده میشود.
8. تلفن همراه (Mobile phone): موبایل فون
9. اندروید (Android): اندروئید
10. iOS: آیاواس
11. دوربین (Camera): کَمِرا
12. گالری (Gallery): گَلِری
13. موسیقی (Music): میوزیک
14. ویدئو (Video): ویدیو
15. بازی (Game): گیم
16. اینترنت (Internet): اینتِرِنِت
17. مرورگر وب (Web browser): وب بُراوزِر
18. ایمیل (Email): ایمیل
19. شبکه اجتماعی (Social network): سوشال نِتوِرک
20. پیامرسان (Messenger): مِسِنجِر
21. بلوتوث (Bluetooth): بِلوتوث
22. وایفای (Wi-Fi): وایفای
23. جیپیاس (GPS): جیپیاِس
24. سلفی (Selfie): سِلفی
25. تماس تصویری (Video call): ویدیو کال
26. شارژر (Charger): چارِجِر
27. پاوربانک (Power bank): پاور بَنک
28. قاب گوشی (Phone case): فون کِیس
29. سیمکارت (SIM card): سیم کَرد
30. اپراتور تلفن همراه (Mobile operator): موبایل اُپِرِیتِر
31. تعرفه (Tariff): تِرِیف
32. روشن کردن گوشی (Turn on the phone): تِرن آن دِ فون
33. خاموش کردن گوشی (Turn off the phone): تِرن آف دِ فون
34. قفل کردن گوشی (Lock the phone): لاک دِ فون
35. باز کردن قفل گوشی (Unlock the phone): آنلاک دِ فون
36. تنظیمات (Settings): سِتینگْز
37. بهروزرسانی (Update): آپدِیت
38. عیبیابی (Troubleshooting): ترابِلشوتیِنگ
39. ریستارت کردن گوشی (Restart the phone): ریسِت دِ فون
40. ریست فکتوری (Factory reset): فَکتِری ریسِت
در مقاله قبلی، تعدادی از اصطلاحات رایج کامپیوتری به زبان انگلیسی را به شما معرفی کردیم. در این بخش قصد داریم به اصطلاحات روزمره و کاربردی در استفاده از تلفنهای همراه بپردازیم. تسلط بر این اصطلاحات به شما کمک میکند تا بتوانید به طور موثرتر از گوشی خود در موقعیتهای مختلف و تلفظ انگلیسی به صورت درست استفاده کنید.
1. تماس گرفتن (Make a call): مِیک اِ کال
2. دریافت تماس (Receive a call): رِسیو اِ کال
3. ارسال پیام کوتاه (Send a text message): سِند اِ تِکست مِسیج
4. دریافت پیام کوتاه (Receive a text message): رِسیو اِ تِکست مِسیج
5. گرفتن عکس (Take a picture): تِیک اِ پِکچِر
6. ضبط ویدئو (Record a video): ریکارد اِ ویدیو
7. گوش دادن به موسیقی (Listen to music): لیسِن تو میوزیک
8. تماشای ویدئو (Watch a video): واچ اِ ویدیو
9. استفاده از اینترنت (Use the internet): یوز دِ اینتِرِنِت
10. استفاده از برنامهها (Use apps): یوز اَپْز
11. بازی کردن (Play games): پلِی گِیمْز
12. برقراری تماس تصویری (Make a video call): مِیک اِ ویدیو کال
13. استفاده از (GPS) (Use GPS): یوز جیپیاِس
14. گرفتن اسکرین شات (Take a screenshot): تِیک اِ سکرینشات
15. تنظیم زنگ هشدار (Set an alarm): سِت اَن اَلارم
16. استفاده از چراغ قوه (Use the flashlight): یوز دِ فلَشلایت
17. استفاده از حالت بیصدا (Use silent mode): یوز سایلِنت مُود
18. استفاده از حالت ویبره (Use vibrate mode): یوز وایبِرِیت مُود
19. اتصال به (Wi-Fi) (Connect to Wi-Fi): کَنِکت تو وایفای
20. استفاده از بلوتوث (Use Bluetooth): یوز بِلوتوث
21. اشتراکگذاری موقعیت مکانی (Share location): شِر لوکیشن
22. اشتراکگذاری عکس و ویدئو (Share photos and videos): شِر فوُتوز اَند ویدیوز
23. دانلود کردن (Download): دَوْنلود
24. آپلود کردن (Upload): آپلود
25. برقراری تماس اضطراری (Make an emergency call): مِیک اَن اِمِرجِنسی کال
26. استفاده از دستیار صوتی (Use voice assistant): یوز وایس اَسیستِنت
27. استفاده از نقشه (Use maps): یوز مَپْز
28. استفاده از قطبنما (Use compass): یوز کَمپَس
29. استفاده از ماشین حساب (Use calculator): یوز کَکیولِیتِر
30. استفاده از تقویم (Use calendar): یوز کَلِندَر
31. استفاده از لیست کارها (Use to-do list): یوز تو-دو لِیست
32. استفاده از ضبط صدا (Use voice recorder): یوز وایس ریکاردر
33. استفاده از ویرایشگر عکس (Use photo editor): یوز فوُتو اِدیتِر
34. استفاده از ویرایشگر ویدئو (Use video editor): یوز ویدیو اِدیتِر
35. استفاده از مترجم (Use translator): یوز ترَنسلِیتِر
36. استفاده از اسکنر (Use scanner): یوز اسکنِر
37. استفاده از حالت بیصدا (Use silent mode): یوز سایلِنت مُود
35. استفاده از حالت ویبره (Use vibrate mode): یوز وایبِرِیت مُود
39. اتصال به (Wi-Fi) (Connect to Wi-Fi): کَنِکت تو وایفای
امیدواریم این لیست از کاربردی ترین اصطلاحات موبایل به زبان انگلیسی برای شما مفید بوده باشد و از آن استفاده کافی را بکنید.
در این مقاله سعی کردیم تا شما را با کلمات انگلیسی پرکاربرد در موبایل آشنا کنیم. برای یادگیری یک زبان خوب است بتوانید تمامی اصطلاحات مرتبط و مختلف را در زبانی که یاد میگیرید بگویید. سامانه آموزش زبان تیکا در یادگیری 16 زبان مختلف در کنار شماست. برای یادگیری زبان با توجه به هدفی که دارید استاد دلخواه خود را بیابید و در مسیر دلخواه خود برای یادگیری زبان قدم بگذارید.