
یادگیری کلمات زبان اسپانیایی، به ویژه اصطلاحات مربوط به وسایل نقلیه، میتواند تجربه ای جالب و کاربردی باشد. چه در یک سفر به اسپانیا یا آمریکای لاتین باشید، چه در حال صحبت با یک دوست اسپانیایی زبان و چه در حال یادگیری زبان اسپانیایی در تیکا، دانستن این کلمات اسپانیایی و اصطلاحات به شما کمک میکند تا ارتباط بهتری برقرار کنید و از فرهنگ غنی زبانی اسپانیایی بیشتر لذت ببرید. در این مقاله جامع، مجموعهای از کلمات و اصطلاحات پرکاربرد مربوط به وسایل نقلیه را به زبان اسپانیایی به همراه تلفظ دقیق فارسی، مثال و نکات مهم ارائه میدهیم.
دستهبندی | کلمه اسپانیایی | تلفظ دقیق فارسی | مثال |
وسیله نقلیه | Vehículo | بِئیکولو | این یک وسیله نقلیه سریع است. (Este es un vehículo rápido. |
حمل و نقل | Transporte | تِرانْسپورته | حمل و نقل عمومی (Transporte público) |
راننده | Conductor/Conductora | کُندُکتور/کُندُکتُرا | راننده اتوبوس (El conductor/La conductora del autobús) |
جاده | Carretera | کارِتِرا | جاده طولانی (Una carretera larga) |
خیابان | Calle | کایِه | خیابان شلوغ (Una calle concurrida) |
ترافیک | Tráfico | ترافیکو | ترافیک سنگین (Tráfico pesado) |
پارکینگ | Aparcamiento | آپارکامiento | پارکینگ عمومی (Aparcamiento público) |
پمپ بنزین | Gasolinera | گاسولینِرا | من باید به پمپ بنزین بروم. (Tengo que ir a la gasolinera.) |
وسیله نقلیه | کلمه اسپانیایی | تلفظ دقیق فارسی | مثال |
ماشین | Coche/Auto | کُچه/آئوتو | ماشین من قرمز است. (Mi coche/auto es rojo.) |
اتوبوس | Autobús | آتوبوس | اتوبوس مدرسه (El autobús escolar) |
کامیون | Camión | کامیون | کامیون بزرگ (Un camión grande) |
موتور سیکلت | Motocicleta/Moto | موتوسیکْلِتا/موتو | موتور سیکلت سریع (Una motocicleta/moto rápida) |
دوچرخه | Bicicleta | بیسیکْلِتا | دوچرخه سواری (Montar en bicicleta) |
قطار | Tren | تِرِن | قطار سریع السیر (Un tren de alta velocidad) |
هواپیما | Avión | آویون | هواپیمای بزرگ (Un avión grande) |
کشتی | Barco | بارکو | کشتی بزرگ (Un barco grande) |
قایق | Barco/Bote | بارکو/بوته | قایق کوچک (Un bote pequeño) |
تاکسی | Taxi | تاکسی | تاکسی زرد (Un taxi amarillo) |
مترو | Metro | مترو | مترو شلوغ (Un metro concurrido) |
تراموا | Tranvía | ترانبیا | تراموا قدیمی (Un tranvía antiguo) |
هلیکوپتر | Helicóptero | هلیکوپترو | هلیکوپتر پلیس (Un helicóptero de policía) |
آمبولانس | Ambulancia | آمبولانْسیا | آمبولانس سریع (Una ambulancia rápida) |
آتش نشانی | Camión de bomberos | کامیون دِ بُمبِروس | کامیون آتش نشانی قرمز (Un camión de bomberos rojo) |
پلیس ماشین | Coche de policía | کُچه دِ پولیسیا | ماشین پلیس آبی (Un coche de policía azul) |
ون | Furgoneta | فورگونِتا | ون بزرگ (Una furgoneta grande) |
تانک | Tanque | تانکه | تانک جنگی (Un tanque de guerra) |
تراکتور | Tractor | تراکتور | تراکتور کشاورزی (Un tractor agrícola) |
اسکوتر | Scooter | اسکوتر | اسکوتر برقی (Un scooter eléctrico) |
اصطلاح | ترجمه فارسی | تلفظ دقیق فارسی | مثال |
Conducir un coche | رانندگی ماشین | کُندوسیر اون کُچه | من رانندگی ماشین را دوست دارم. (Me gusta conducir un coche.) |
Aparcar el coche | پارک کردن ماشین | آپارکار اِل کُچه | من ماشین را اینجا پارک میکنم. (Voy a aparcar el coche aquí.) |
Llenar el depósito | پر کردن باک بنزین | یِنار اِل دِپُسیتو | من باید باک بنزین را پر کنم. (Tengo que llenar el depósito.) |
Ir en autobús | رفتن با اتوبوس | ایر اِن آتوبوس | من با اتوبوس به مدرسه میروم. (Voy a la escuela en autobús.) |
Viajar en tren | سفر کردن با قطار | بیاخار اِن تِرِن | من با قطار به مادرید سفر کردم. (Viajé a Madrid en tren.) |
Volar en avión | پرواز کردن با هواپیما | بولار اِن آویون | من از پرواز کردن با هواپیما میترسم. (Tengo miedo de volar en avión.) |
Comprar un billete | خرید بلیط | کومپرار اون بییِته | من باید یک بلیط قطار بخرم. (Tengo que comprar un billete de tren.) |
Esperar el autobús | منتظر اتوبوس بودن | اِسْپِرار اِل آتوبوس | من اینجا منتظر اتوبوس هستم. (Estoy esperando el autobús aquí.) |
Llegar tarde | دیر رسیدن | یِگار تارده | اتوبوس دیر رسید. (El autobús llegó tarde.) |
Salir temprano | زود رفتن | سالیر تمپرانو | من باید زودتر بروم. (Tengo que salir temprano.) |
Accidente de tráfico | تصادف رانندگی | اکسیدِنته دِ ترافیکو | یک تصادف رانندگی در جاده بود. (Hubo un accidente de tráfico en la carretera.) |
Semáforo | چراغ راهنمایی | سِمافورو | چراغ راهنمایی قرمز است. (El semáforo está en rojo.) |
Multa | جریمه | مولتا | من یک جریمه رانندگی گرفتم. (Recibí una multa de tráfico.) |

در زیر چند مثال بیشتر از جملات کاربردی در مورد وسایل نقلیه را به زبان اسپانیایی به همراه تلفظ فارسی و معنی آنها آوردهایم:
با یادگیری کلمات و اصطلاحات مربوط به وسایل نقلیه به زبان اسپانیایی، میتوانید تجربه لذتبخشتری از سفر به کشورهای اسپانیاییزبان و برقراری ارتباط با اسپانیاییزبانان داشته باشید و با فرهنگ غنی زبانی این کشورها بیشتر آشنا شوید. به یاد داشته باشید که تمرین مداوم و استفاده از منابع مختلف میتواند به شما در یادگیری سریعتر و بهتر این کلمات و اصطلاحات کمک کند.
تیکا بهعنوان یک پلتفرم آموزش زبان آنلاین، میتواند منبع بسیار خوبی برای یادگیری زبان اسپانیایی، از جمله کلمات و اصطلاحات مربوط به وسایل نقلیه باشد. با استفاده از دورههای متنوع و باکیفیت تیکا، میتوانید بهراحتی و در هر زمان و مکانی که بخواهید، زبان اسپانیایی را یاد بگیرید و از آن در زندگی روزمره خود استفاده کنید.
پیشنهاد مطالعه:
راهنمای جامع یادگیری اصطلاحات موبایل به زبان اسپانیایی به همراه تلفظ فارسی
آشنایی با جملات پرکاربرد اسپانیایی در سفر
