برای یادگیری هر زبانی، شاید بخش گرامر آن سختتر به نظر بیاید. در زبان انگلیسی قیدهای مختلفی برای زمان و مکان وجود دارد. همانطور که ما در زبان فارسی در مکالمات روزمره خود از قیدهایی مانند هرگز، به ندرت، گاهی اوقات، معمولاً و... استفاده میکنیم، در زبان انگلیسی نیز این قیدها در مکالمات بسیاری به کار برده میشوند؛ بنابراین یادگیری آنها یک امر ضروری است. اگر میخواهید گرامر خود را تقویت کنید، باید به قیدهای زمان و مکان توجه زیادی داشته باشید. در ادامه میخواهیم به توضیح کامل قید مکان و زمان در زبان انگلیسی بپردازیم.
در زبان انگلیسی انواع مختلفی از قیدهای مکان وجود دارد که در مکانهای مختلف مورداستفاده قرار میگیرند. به جدول زیر توجه کنید:
نوع قید | موقعیت | مثال |
Manner | ابن قیدها معمولاً در موقعیت انتهایی قرار میگیرند. اگر قید مهمترین قسمت عبارت نباشد یا مفعول خیلی طولانی باشد، گاهی اوقات در موقعیت وسط قرار میگیرند. | She quickly ate her dinner and ran out سریع شامش را خورد و بیرون دوید. |
Place | این قیدها معمولاً در موقعیت انتهایی قرار میگیرند البته گاهی اوقات بسته به موقعیت جلو میروند. | Can you come over here? میتوانی بیایی اینجا؟ Outside, there was a small pond. بیرون، حوض کوچکی بود. |
Time | این قیدها معمولاً در موقعیت انتهایی قرار میگیرند. اما اگر بخواهیم بر قید تأکید کنیم در ابتدای جمله قرار میگیرند. | Today, I’m going to clean the house امروز میخواهم خانه را تمیز کنم. |
Duration | این قیدها معمولاً در موقعیت انتهایی قرار میگیرند. | I’m not staying long. من زیاد نمیمانم. |
Frequency | این قیدها معمولاً در موقعیت وسط قرار میگیرند. آنها گاهی اوقات بسته به موقعیت جلو میروند. | We often have friends to stay. ما اغلب دوستانی برای ماندن داریم. I usually get up late on weekends. من معمولاً آخر هفتهها دیر بیدار میشوم. I could never swim fast. من هرگز نمیتوانستم سریع شنا کنم. |
Degree | این قیدها هنگامی که به معنی واقعا در جمله قرار میگیرند، معمولاً در موقعیت وسط هستند و هنگامی که به مقدار زیادی و کمی هستند، معمولاً در موقعیت پایانی قرار میگیرند. | I really like those pink flowers. من آن گلهای صورتی را خیلی دوست دارم. I’d just like to change things a bit. من فقط میخواهم کمی چیزها را تغییر دهم. |
Focusing | این قیدها معمولاً در موقعیت وسط قرار میگیرند. | He simply walked out without saying a word او به سادگی بدون اینکه حرفی بزند بیرون رفت. |
certainty or obligation | گاهی اوقات هنگامی که به معنای احتمالاً و قطعاً هستند در وسط جمله میآیند و هنگامی که به معنی شاید باشند در موقعیتهای پایانی و بعد از کاما قرار میگیرند. | It’ll probably rain. احتمالاً باران خواهد آمد. Maybe Nick will know the answer شاید نیک جواب را بداند. |
Viewpoint | این قیدها معمولاً از بند خارج میشوند و اغلب در ابتدای جمله قرار میگیرند. البته گاهی اوقات میتوانند در موقعیت وسط قرار گیرند، به خصوص در نوشتن رسمی. | Personally, I’d rather not go out. من شخصاً ترجیح میدهم بیرون نروم. |
Evaluative | این قیدها معمولاً از بند خارج میشوند و اغلب در ابتدای جمله قرار میگیرند. در صحبت غیررسمی، آنها میتوانند در موقعیت پایانی قرار بگیرند. | They missed the bus, apparently آنها ظاهراً اتوبوس را از دست دادند. |
لینک مفید: آموزش گرامر انگلیسی صفر تا صد
میتوانید قیدهای مکان را در ابتدا، وسط و یا انتهای جمله خود قرار دهید. به مثالهای زیر نگاه کنید و به موقعیت قرارگیری قیدهای مکان توجه کنید:
ناگهان احساس ترس کردم. | Suddenly I felt afraid. |
کارآگاهان روز گذشته یک زن و مرد را در ارتباط با این قتل دستگیر کردند. | Yesterday detectives arrested a man and a woman in connection with the murder. |
چرا همیشه باید اینقدر سریع غذا بخورید؟ | Why do you always have to eat so fast? |
سیبها همیشه وقتی آنها را مستقیماً از درخت بچینید بهترین طعم را دارند. | Apples always taste best when you pick them straight off the tree. |
آیا تابهحال به زندگی در آنجا فکر کردهاید؟ | Do you ever think about living there? |
قید های زمان به ما میگویند که یک اتفاق در چه زمانی رخداده و همچنین برای چه مدت و چند وقت یکبار. قیدهای زمان را نمیتوان تغییر داد و در زبان انگلیسی از این قیدها بسیار استفاده میشود.
قیدهایی که به ما میگویند (چه زمانی؟) معمولاً در انتهای جمله قرار میگیرند:
من امروز سالی را دیدم | I saw Sally today. |
فردا میروم اتاقم را مرتب کنم | I'm going to tidy my room tomorrow. |
بعدا بهت زنگ میزنم | I will call you later. |
الان باید بروم | I have to leave now. |
من آن فیلم را پارسال دیدم | I saw that movie last year. |
قرار دادن قیدی که به ما میگوید چه زمانی، در انتهای جمله یک موقعیت خنثی است، اما این قیدها را میتوان در موقعیتهای دیگری قرار داد تا تأکید متفاوتی داشته باشند. تمام قیدهایی که به ما میگویند چه زمانی را میتوان در ابتدای جمله قرار داد تا بر عنصر زمان تأکید شود.
این قیدها نیز معمولاً در انتهای جمله قرار میگیرند:
مادرم یک سال در فرانسه زندگی کرد | My mother lived in France for a year. |
من از سال ۱۹۹۶ به این مدرسه میروم | I have been going to this school since 1996. |
for همیشه با بیان مدت دنبال میشود، درحالیکه since همیشه با بیان یک نقطه در زمان دنبال میشود:
من یک هفته میروم تعطیلات | I am going on vacation for a week. |
من چندین سال است که اسب سواری میکنم | I have been riding horses for several years. |
از دوشنبه ندیدمت | I have not seen you since Monday. |
قیدهایی که به ما میگویند (چقدر؟) فراوانی یک عمل را بیان میکنند. معمولاً قبل از فعل اصلی افعال کمکی مانند (be, have, may و must ) قرار میگیرند. تنها استثنا زمانی است که فعل اصلی «بودن» باشد، در این صورت قید بعد از فعل اصلی قرار میگیرد:
من اغلب غذای گیاهی میخورم | I often eat vegetarian food. |
او هرگز شیر نمینوشد | He never drinks milk. |
همیشه باید کمربند ایمنی خود را ببندید | You must always fasten your seat belt. |
او به ندرت دروغ میگوید | He rarely lies. |
موقعیت قویتر | مثال | موقعیت ضعیفتر | مثال |
Frequently | I visit France frequently. من اغلب از فرانسه بازدید میکنم.
| Frequently | I frequently visit France. من اغلب به فرانسه سفر میکنم. |
generally | Generally, I don't like spicy foods. بهطورکلی من غذاهای تند دوست ندارم. | generally | I generally don't like spicy foods. من معمولاً غذاهای تند دوست ندارم. |
normally | I listen to classical music normally من بهطورمعمول به موسیقی کلاسیک گوش میدهم. | normally | I normally listen to classical music. من معمولاً به موسیقی کلاسیک گوش میدهم. |
occasionally | I go to the opera occasionally. من گهگاه به اپرا میروم. | occasionally | I occasionally go to the opera. من گاهی به اپرا میروم. |
often | Often, I jog in the morning. اغلب، صبحها میدوم. | often | I often jog in the morning. من اغلب صبحها میدوم. |
regularly | I come to this museum regularly من مرتب به این موزه میآیم. | regularly | I regularly come to this museum. من مرتب به این موزه میآیم. |
sometimes | I get up very early sometimes. من گاهی خیلی زود بیدار میشوم. | sometimes | I sometimes get up very early. من گاهی خیلی زود بیدار میشوم. |
usually | I enjoy being with children usually من معمولاً از بودن با بچهها لذت میبرم. | usually | I usually enjoy being with children. من معمولاً از بودن با بچهها لذت میبرم. |
برخی از قیدهای دیگر که به ما میگویند تعداد دقیق دفعاتی که یک عمل اتفاق میافتد یا اتفاق میافتد چقدر است. این قیدها معمولاً در انتهای جمله قرار میگیرند:
این مجله به صورت ماهانه منتشر میشود.
This magazine is published monthly.
او هفتهای یک بار به دیدن مادرش میرود.
He visits his mother once a week.
من این فیلم را هفت بار دیدم.
I saw the movie seven times.
اما قید Yet در سؤالات و جملات منفی استفاده میشود تا نشان دهد چیزی اتفاق نیفتاده یا ممکن است رخ نداده باشد، اما انتظار میرود اتفاق بیفتد. این قید در آخر جمله یا بعدازآن قرار نمیگیرد.
آیا تا الان کار خود را تمام کردهاید؟ (= درخواست ساده برای اطلاعات)
Have you finished your work yet?
نه هنوز نه (= پاسخ منفی ساده)
No, not yet.
آنها هنوز او را ملاقات نکردهاند. (= عبارت منفی ساده)
They haven't met him yet.
هنوز تمام نکردی؟ (= ابراز تعجب)
Haven't you finished yet?
جهت مطالعه بیشتر: کاربرد حرف اضافه by در زبان انگلیسی
در پایان امیدواریم قید زمان و مکان در زبان انگلیسی را به خوبی یاد گرفته باشید. درست است که در نگاه اول شاید به کار بردن این قیدها در مکالمه و جملات کمی سخت و گیجکننده به نظر برسد، اما با تمرین و مکالمه زیاد مطمئن باشید که میتوانید بهزودی همه آنها را یاد بگیرید. برای یادگیری زبان و دانلود منابع رایگان بیشتر با مجله آموزش زبان تیکا همراه باشید.