کلمات پرکاربرد زبان انگلیسی به همراه مثال
همان‌طور که می‌دانید یکی از مهم‌ترین نکاتی که برای داشتن یک مکالمه انگلیسی خوب باید رعایت کنید این است که دایره لغات زبان خود را افزایش دهید، اما اگر یک زبان‌آموز مبتدی هستید و یا کسی هستید که قصد دارید با کلمات پرکاربرد در زبان انگلیسی آشنا شوید در ادامه قصد داریم تا کلمات پرکاربرد انگلیسی که همیشه باید در کنار خود داشته باشید و روزانه از آن‌ها استفاده کنید را به همراه مثال برای شما بیاوریم پس با ما همراه باشید.
مرجع کامل کلمات پرکاربرد زبان انگلیسی: تسلط سریع بر مکالمه 🎯
اگر قصد یادگیری زبان انگلیسی را دارید، حفظ کردن لغات به تنهایی کافی نیست. شما باید بر پرکاربردترین کلمات انگلیسی مسلط شوید تا ساختار گرامر زبان در ذهن شما نهادینه شود. تسلط بر این لیست جامع از کلمات، کلید درک سریع متون، روان صحبت کردن و موفقیت در هر کلاس گرامر زبان است.ما در این مقاله، ۱۵۰+ کلمه پرکاربرد زبان انگلیسی را در دسته‌بندی‌های تخصصی ارائه کرده‌ایم.
دسته‌بندی ۱: افعال حیاتی (Essential Verbs)
این افعال پایه و اساس ساختار هر جمله هستند.
کلمه (Verb) | معنی | مثال کاربردی |
Be / Is / Are | بودن، هستن | The problem is not the money. |
Have / Own / Contain | داشتن، مالک بودن، شامل شدن | This bottle contains water. |
Do / Make / Produce | انجام دادن، درست کردن، تولید | We produce gold in this region. |
Say / Tell / Speak | گفتن، صحبت کردن | She never tells a lie. |
Get / Take / Pick | گرفتن، برداشتن | I always get a good score in the test. |
Go / Move / Leave / Gone | رفتن، حرکت کردن، ترک کردن | Move the desk to the corner. |
Look / See / Find / Show | نگاه کردن، پیدا کردن، نشان دادن | Help her find her book. |
Want / Need / Wish | خواستن، نیاز داشتن، آرزو کردن | What do you need for your class? |
Think / Believe / Remember | فکر کردن، باور، به یاد داشتن | I can remember any phone number. |
Come / Appear | آمدن، ظاهر شدن | He appeared in front of me from nowhere. |
Use / Utilize | استفاده کردن | I use my laptop every day for work. |
Give / Present | دادن، هدیه دادن | Give me the book, please. |
Set / Put / Lay | چیدن، گذاشتن، دراز کشیدن | I will set the table for dinner. |
Act / Play | نقش بازی کردن، بازی کردن | You act like a child when you are hungry. |
Learn / Teach / Study | یاد گرفتن، تدریس کردن، درس خواندن | I learn two new words a day. |
Know / Understand / Guess | دانستن، فهمیدن، حدس زدن | Who knows the cause of happiness? |
ادامه افعال:
کلمه (Verb) | معنی | مثال کاربردی |
Call / Name | صدا کردن، نامیدن | Do not call me before 8 A.M. |
Change / Vary | تغییر کردن، فرق داشتن | The properties vary in price and size. |
Follow / Lead | دنبال کردن، رهبری کردن | I cannot lead my people in this situation. |
Stop / Hold / Keep / Rest | متوقف کردن، نگاه داشتن، استراحت | After a long day, everyone needs to rest. |
Build / Develop | ساختن، توسعه دادن | I have developed my city during the last decade. |
Write / Read / Spell | نوشتن، خواندن، هجی کردن | Can you spell your name for me? |
Ask / Question | پرسیدن، سؤال کردن | Ask me any questions you want. |
Decide / Settle | تصمیم گرفتن، توافق کردن | We want to settle over our problems quickly. |
Dance / Sing / Cry | رقصیدن، خواندن، گریه کردن | I can sing a song in the meeting. |
Drive / Ride | رانندگی کردن، سواری کردن | We shouldn't drive fast on a rainy day. |
Open / Close / Press | باز کردن، بستن، فشار دادن | Press the button to enter the building. |
Catch / Hunt / Drop | گرفتن، شکار کردن، انداختن | Police is going to catch the robbers soon. |
Check / Prove | بررسی کردن، اثبات کردن | Can you prove this theory with new data? |
Serve / Govern / Rule | خدمت کردن، حکومت کردن، قانون | We should govern with dignity and honesty. |
Run / Walk / Travel | دویدن، راه رفتن، مسافرت | I want to travel to Shiraz next month. |
دسته‌بندی ۲: اسامی، مکان‌ها و مفاهیم (Nouns, Places, & Concepts)
کلمه (Noun) | معنی | مثال کاربردی |
Time / Minute / Hour | زمان، دقیقه، ساعت | A football match longs for 90 minutes. |
Person / People | شخص، آدم‌ها | People need 8 glasses of water every day. |
Home / House / Town / City | خانه، شهر کوچک، شهر بزرگ | Our home is big and comfortable. |
Country / Region / Area | کشور، منطقه، ناحیه | Iran is in a big region in Asia. |
Way / Road / Street | راه، جاده، خیابان | The street is crowded at rush hour. |
Number / Unit / Fraction | عدد، واحد، کسر | A unit of measurement is a definite magnitude. |
Part / Piece / Whole / Half | قسمت، تیکه، کامل، نصف | I spent half of my life working hard. |
Idea / Fact / Reason | ایده، واقعیت، دلیل | What is your reason to be pessimistic? |
Art / Subject / Course | هنر، موضوع، واحد درس | What was your favorite subject at school? |
Body / Mind / Cell | بدن، ذهن، سلول | The cells of my body are working perfectly. |
War / Peace | جنگ، صلح | There will be another big war in the world. |
Engine / Machine / Instrument | موتور، دستگاه، ابزار | The engine of my motorbike is out of order. |
Plane / Ship / Car | هواپیما، کشتی، اتومبیل | The ship took us to the other side. |
Ocean / River / Land / Forest | اقیانوس، رودخانه، زمین، جنگل | Swimming in the ocean is not safe without a guide. |
Base / Surface / Edge / Center | پایه، سطح، لبه، مرکز | The surface of the table is rough. |
Word / Sentence / Syllable / Vowel | کلمه، جمله، هجا، صدادار | This word has three syllables. |
دسته‌بندی ۳: صفات و قیدهای توصیفی (Adjectives & Adverbs)
کلمه (Adjective / Adverb) | معنی | مثال کاربردی |
Good / Best / Fine / Correct | خوب، بهترین، صحیح | She is the best teacher in the world. |
New / Old / Late / Early | جدید، قدیمی، دیر، زود | I always wake up early in the morning. |
Large / Big / Wide / Grand | بزرگ، عریض، عظیم | Russia is a wide country. |
High / Low / Deep | بالا، پایین، عمیق | My kite goes high in the sky. |
Fast / Quick / Slow | سریع، تند، آهسته | She is a slow-learner, but very dedicated. |
Hard / Easy / Simple | سخت، آسان، ساده | It’s hard to trust people these days. |
Cold / Warm / Dark / Clear | سرد، گرم، تاریک، تمیز | Mirror should be clear to show your reflection. |
Only / Several / Each | تنها، چند تا، هر کدام | My only friend is Jack. |
Same / Different / Vary | مثل هم، متفاوت، متغیر | The exams were not the same this year. |
Round / Square / Shape | گِرد، مربع، شکل | I like the shape of this table. |
Real / Certain / Probable | واقعی، دقیق، محتمل | This is a fact, birds fly in the sky. |
Able / Done / Complete | توانا، تمام، کامل | I am done with this job and ready for the next. |
دسته‌بندی ۴: حروف اضافه و ربط و ضمایر (Prepositions, Conjunctions & Pronouns)
کلمه | نوع | مثال کاربردی |
About / Around / Over | در حدود، تمام | The lesson is over. You can go home. |
Before / While / Once | قبل، هنگام، یک بار | Someone called while you were out. |
Through / Against | از بین، بر علیه | Fish don’t swim against the currents. |
Behind / Near / Toward | پشت، نزدیک، به سمت | She is behind me in the queue. |
Such / Even / Yet | برای مثال، حتی، با این حال | She likes fruits such as mango. |
Right / Left / Side | راست، چپ، سمت | This side of the street is safer. |
تمرین گرامر: جای خالی با کلمات پرکاربرد
جای خالی را با یکی از کلمات پرکاربرد زبان انگلیسی داخل پرانتز کامل کنید. به معنی و گرامر زبان توجه کنید:
- I _________ (think / act / act) the weather will be better tomorrow. (بر اساس نظر شخصی)
- She asked me to _________ (count / spell / include) my name for her.
- The _________ (pattern / mountain / machine) of the washing bike is broken.
- If you want to win, you _________ (must / will / might) train hard every day.
- I have to finish half _________ (of / to / in) the book tonight.
پاسخ تمرین
- think (فعل will برای بیان نظر استفاده شده، پس فکر کردن مناسب است.)
- spell (اسم "name" نیاز به هجی کردن دارد.)
- engine (ماشین لباس‌شویی و ماشین موتور ندارند، اما موتور (Engine) دوچرخه (bike) معنی می‌دهد.)
- must (نیاز شدید و باید انجام دادن برای موفقیت.)
- of (حرف اضافه مالکیت یا جزء.)
شروع یادگیری زبان با بهترین اساتید در تیکا 📚
آموزش لغات و گرامر زبان، تنها نیمی از مسیر تسلط بر یک زبان هستند. بخش حیاتی دیگر، تمرین و مکالمه زیر نظر متخصصان است.یادگیری زبان انگلیسی یا سایر زبان‌ها را با بهترین اساتید و با برنامه‌ریزی شخصی آغاز کنید. در تیکا، ما با داشتن بیش از ۹۰۰ مدرس مجرب از سراسر جهان، بستری ایده‌آل برای تقویت مکالمه، گرامر، و آمادگی آزمون‌های بین‌المللی برای شما فراهم کرده‌ایم. با انتخاب کلاس‌های سامانه آموزش زبان آنلاین، نه تنها کلمات پرکاربرد زبان انگلیسی را به صورت عملی می‌آموزید، بلکه با شیوه‌ای مقرون‌به‌صرفه و منعطف، اعتماد به نفس مکالمه خود را افزایش می‌دهید.برای مطالعه "اصطلاحات انگلیسی در مورد ازدواج و روابط عاطفی" روی عنوان کلیک کنید.
