روند تدریس من به این صورت هست که اول یک کتاب آموزش زبان انگلیسی رو بسته به زبان‌آموز انتخاب می‌کنم که ممکنه کتاب Top-notch یا کتاب Touchstone یا American English files باشه. من موقع تدریس هر بخش از زبان انگلیسی سعی می‌کنم درس رو با ایجاد سؤال توی ذهن زبان‌آموز شروع کنم تا ذهن زبان‌آموز درگیر اون مبحث از زبان بشه، یه جورایی دنبال ایجاد کنجکاوی و زمینه‌سازی برای تدریس گرامر یا لغات زبان انگلیسی بشم، گاهی اوقات حتی از متد کدگذاری برای شروع تدریس لغات استفاده می‌کنم و برای تدریس گرامر از شیوه‌های نوین ESA یا همون متد درگیری، مطالعه و فعال‌سازی استفاده می‌کنم.

به نظر خود من و بر اساس نتیجه‌ای که از بازخورد زبان‌آموزانم گرفتم، وجه تمایزم با بقیه مدرسین زبان توی اینه که ارتباط خوبی با هر زبان‌آموز پیدا می‌کنم، و طبق گفته اونا این دلیل اصلی لذت بردن اونا از کلاس زبان هست و باعث میشه احساس راحتی پیدا کنند، و من هم معتقدم که هرقدر احساس راحتی بیشتری بکنه، می‌تونه توی یادگیری زبان موفق‌تر باشه. همونطور که گفتم من از ESA برای تدریس استفاده می‌کنم، این متد زیاد بین اساتید زبان رواج نداره و به همین دلیل این هم یکی از دلایل تمایز من با بقیه معلم‌های زبان انگلیسیه.

من از شش‌سالگی به زبان انگلیسی علاقه پیدا کردم و خودم شروع کردم به مطالعه شخصی یا همون self-study برای یادگیری این زبان! بعد از سه سال توی یک آموزشگاه زبان انگلیسی ثبت‌نام کردم و توی شونزده هفده‌سالگی و بعد از گذراندن دوره‌های مختلفی که توی یک آموزشگاه زبان معتبر تدریس می‌شدند، فارغ‌التحصیل شدم. بعد از اون کنکور دادم و وارد دانشگاه دولتی بابلسر شدم و مدرک کارشناسیم رو توی رشته زبان و ادبیات انگلیسی گرفتم، حالا هم سه سال سابقه تدریس زبان انگلیسی دارم، پس یه جورایی میشه گفت پیوند قوی بین من و تدریس زبان انگلیسی وجود داره!

اگه پیگیر زبان انگلیسی نبودم و استاد زبان نمی‌شدم، احتمالاً فوتبالیست می‌شدم چون به فوتبال خیلی علاقه داشتم! اما حالا خوشحالم که استاد زبان انگلیسی شدم چون واقعاً حس خوبی به من میده.

یه حس فوق‌العاده است! چون وقتی وارد فضای کلاس میشم، چه یک کلاس حضوری و چه یه کلاس آنلاین، واقعاً تصمیم می‌گیرم و می‌تونم که همه مشکلات و فکرهای دیگه رو بذارم پشت در و وارد جایی بشم که قراره دانش و مهارتم رو با یه فرد دیگه در میان بگذارم.

می‌تونه به هرکسی کمک کنه بیشتر بره پی علایقش و خطر کنه و با افراد جدیدی آشنا بشه.