سفر کردن یکی از لذتبخشترین تجربیات زندگی است که میتواند افق دید ما را گسترش دهد و خاطرات فراموشنشدنی برای ما رقم بزند. اما برای اینکه سفری بدون دردسر داشته باشیم، لازم است تا حدودی با اصطلاحات سفر و مسافرت به زبان انگلیسی به همراه تلفظ فارسی آشنا باشیم. در این مقاله، تعدادی از این اصطلاحات و کلمات را برای شما گردآوری کردهایم.
اول: قبل از سفر
- Passport (پَسْپُرْت): گذرنامه
- Visa (وِیْزَا): ویزا
- Ticket (تِکِت): بلیط
- Itinerary (اِیْتِنِرِرْی): برنامه سفر
- Accommodations (اَکْکُمُدِیْشَنْز): محل اقامت
- Luggage (لَگِج): چمدان
- Packing list (پَکِینْگْ لِیْسْت): لیست لوازم مورد نیاز سفر
- Currency exchange (کَرَنْسِیْ اِکْسْچِیْنْج): صرافی
- Travel insurance (تِرَوِلْ اِنْشُرَنْس): بیمه مسافرتی
دوم: در فرودگاه
- Check-in (ک -ْ-اِینْ): ثبت نام
- Boarding pass (بُورْدِینْگْ پَسْ): کارت پرواز
- Carry-on luggage (کَریی - آنْ لَگِج): بار همراه
- Checked luggage (چِکْدْ لَگِج): بار ثبتشده
- Security checkpoint (سِکْیُورِیْتیْ چِکْپُوینت): ایستگاه بازرسی امنیتی
- Gate (گِیْت): گیت
- Boarding (بُورْدِینْگ): سوار شدن به هواپیما
- Delay (دِیْلِی): تأخیر
- Cancellation (کَنْسِلِیْشَن): لغو
سوم: در هتل
- Check-in (چِکْ-اِینْ): ثبت نام
- Check-out (چِکْ-اَوْت): تسویه حساب
- Room key (رُمْ کِیْ): کلید اتاق
- Concierge (کَنْسِیْرْج): متصدی پذیرش هتل
- Housekeeping (هَوْسْکِیْپِینْگ): نظافت هتل
- Bellhop (بِلْهُپ): سمسار
- Front desk (فَرَنْتْ دِسْک): پذیرش هتل
- Towels (تَوْلْز): حوله
- Linens (لِنِنْز): ملحفه
چهارم: حین گشت و گذار
- Tourist (تُورْیْسْت): گردشگر
- Sightseeing (سایْتْسِیْیْنْگ): گشت و گذار
- Landmark (لَندْمَارْک): جاذبه گردشگری
- Map (مَپ): نقشه
- Guidebook (گَایْدْبُک): کتاب راهنمای سفر
- Souvenir (سُوْوْنِیْر): سوغات
- Restaurant (رِسْتُورانْ): رستوران
- Menu (مِنیُو): منو
- Taxi (تَکْسِی): تاکسی
- Public transportation (پَبْلِیکْ تَرَنْسْپُورْتِیْشَن): حمل و نقل عمومی
پنجم: عبارات کاربردی
- Hello (هِلُو): سلام
- Goodbye (گُدْبایْ): خداحافظ
- Thank you (ثَنکْ یو): ممنون
- You're welcome (یُورْ وِلْکَم): خواهش میکنم
- Please (پْلِیْز): لطفاً
- Excuse me (اِکْسْکیوزْ می): ببخشید
- Can you help me? (کَنْ یوْ هِلْپْ می): میشه کمکم کنی؟
- Where is the bathroom? (وِرْ ایزْ دِیْ بَثْرُومْ؟): دستشویی کجاست؟
- How much is this? (هَوْ مَچْ اِزْ دِیْسْ؟): این چقدر است؟
- I don't understand. (آیْ دُنْتْ اَنْدَرْسْتَندْ.): متوجه نشدم.
- ?Can you speak slower (کَنْ یوْ سْپِیْکْ سْلَوْرْ؟): میشه آهسته تر صحبت کنی؟
- ?Do you have any recommendations (دُ یوْ هَوْ اِنْیْ رِکْامِنْدِیْشَنْزْ؟): پیشنهادی دارید؟
- ?Can I have the bill, please (کَنْ آیْ هَوْ دِیْ بِلْ، پْلِیْزْ؟): میشه صورت حساب رو بیارید؟
- .Thank you for your help (ثَنکْ یوْ فَرْ یُورْ هِلْپْ.): ممنون از کمکتون.
- .I had a great time (آیْ هَدْ اَ گْرِیْتْ تَایْمْ.): خیلی خوش گذشت.
ضرب المثل های مربوط به سفر در زبان انگلیسی به همراه تلفظ فارسی
سفر کردن تجربیات ارزشمندی را به ارمغان می آورد و فرصتی برای یادگیری و رشد به ما می دهد. ضرب المثل ها در مورد سفر به زبان انگلیسی می توانند حکمت و بینش مفیدی در مورد این تجربیات به ما ارائه دهند. در این بخش، تعدادی از ضرب المثل های رایج انگلیسی در مورد سفر به همراه تلفظ فارسی آنها آورده شده است:
- .A journey of a thousand miles begins with a single step
تلفظ: اِیْ جَرْنِیْ اَفْ اَ ثَوْزَنْدْ مایْلزْ بِیْگِنْزْ وِیْثْ اَ سِنْگِلْ اِسْتِپْ.
معنی: سفر هزار فرسنگی با برداشتن یک قدم آغاز می شود.
توضیح: این ضرب المثل به ما یادآوری می کند که حتی بزرگترین سفرها هم از گام های کوچک شروع می شوند. مهم این است که شروع کنیم و به حرکت خود ادامه دهیم، حتی اگر چالش برانگیز به نظر برسد.
- .Travel broadens the mind
تلفظ: تِرَوِلْ بْرَادِنْزْ دِیْ مَایْنْدْ.
معنی: سفر افق دید را گسترش می دهد.
توضیح: این ضرب المثل به ما یادآوری می کند که سفر می تواند دیدگاه ما را به جهان تغییر دهد و به ما کمک کند تا فرهنگ ها و دیدگاه های جدیدی را درک کنیم.
- .Home is where the heart is
تلفظ: هُومْ ایزْ وِرْ دِیْ هَارْتْ ایزْ.
معنی: خانه جایی است که قلب شما در آنجاست.
توضیح: این ضرب المثل به ما یادآوری می کند که مهمترین چیز در زندگی، مکان نیست، بلکه افرادی هستند که دوستشان داریم و با آنها احساس تعلق خاطر می کنیم.
- .All roads lead to Rome
تلفظ: اَالْ رُودْزْ لِیْدْ تُوْ رُومْ.
معنی: همه راه ها به رم ختم می شوند.
توضیح: این ضرب المثل به ما یادآوری می کند که روش های مختلفی برای رسیدن به یک هدف وجود دارد. مهم نیست که چه مسیری را انتخاب می کنید، تا زمانی که به مقصد خود برسید.
ادامه ضرب المثل های مربوط به سفر در زبان انگلیسی
- .A change is as good as a rest
تلفظ: اَ چِیْنْجْ ایزْ اَزْ گُودْ اَزْ اَ رِسْتْ.
معنی: تغییر به اندازه استراحت خوب است.
توضیح: این ضرب المثل به ما یادآوری می کند که گاهی اوقات، تغییر در روال عادی زندگی می تواند مفید باشد و به ما کمک کند تا احساس شادابی و طراوت بیشتری داشته باشیم.
- .The world is your oyster
تلفظ: دِیْ وِرْلْدْ ایزْ یُورْ اُوْیْسْتَرْ.
معنی: دنیا مال توست.
توضیح: این ضرب المثل به ما یادآوری می کند که فرصت های بی پایانی در جهان برای ما وجود دارد. ما می توانیم هر چیزی که بخواهیم باشیم و هر کاری که بخواهیم انجام دهیم، فقط کافی است تلاش کنیم و به دنبال رویاهای خود باشیم.
- .There's no place like home
تلفظ: دِرْزْ نُوْ پْلِیْسْ لَایْکْ هُومْ.
معنی: هیچ جایی مثل خانه نیست.
توضیح: این ضرب المثل به ما یادآوری می کند که خانه مکانی امن و راحت است که در آن احساس آرامش و تعلق خاطر می کنیم.
- .You can't take it with you
تلفظ: یوْ کَنْتْ تَیْکْ اِیْتْ وِیْثْ یوْ.
معنی: نمی توانید آن را با خود ببرید.
توضیح: این ضرب المثل به ما یادآوری می کند که مهمترین چیزها در زندگی مادیات نیستند، بلکه تجربیات و خاطرات ما هستند.
- .The journey is the destination
تلفظ: دِیْ جَرْنِیْ ایزْ دِیْ دِسْتِیْنِیْشَنْ.
معنی: سفر مقصد است.
توضیح: این ضرب المثل به ما یادآوری می کند که سفر فقط در مورد رسیدن به مقصد نیست، بلکه در مورد تجربیات و آموخته هایی است که در طول مسیر به دست می آوریم.
ضرب المثل های بیشتر:
- .A rolling stone gathers no moss: سنگ غلتان خزه نمی بندد.
(این ضرب المثل به ما یادآوری می کند که کسانی که دائماً در حال سفر و حرکت هستند، چیزهای زیادی یاد می گیرند و تجربیات جدیدی کسب می کنند.)
- .Variety is the spice of life: تنوع ادویه زندگی است.
(این ضرب المثل به ما یادآوری می کند که امتحان کردن چیزهای جدید و سفر به مکان های مختلف می تواند زندگی را جالب تر و پرمغزتر کند.)
- .The world is a book, and those who do not travel read only one page: جهان کتابی است و کسانی که سفر نمی کنند فقط یک صفحه از آن را می خوانند.
(این ضرب المثل به ما یادآوری می کند که سفر به ما فرصتی برای یادگیری و تجربه فرهنگ ها و دیدگاه های جدید می دهد.)
- .A man travels the world over in search of what he could find in his own backyard: انسان در سراسر جهان به دنبال چیزی می گردد که می تواند در حیاط خلوت خود پیدا کند.
(این ضرب المثل به ما یادآوری می کند که گاهی اوقات بهترین چیزها در زندگی در نزدیک ترین مکان ها به ما یافت می شوند.)
- .To travel is to live: سفر کردن یعنی زندگی کردن.
(این ضرب المثل به ما یادآوری می کند که سفر می تواند به ما کمک کند تا زندگی خود را به طور کامل تر درک و تجربه کنیم.)
یادگیری زبان انگلیسی در آکادمی تیکا
در این مقاله سعی کردیم تا شما را با اصطلاحات سفر و مسافرت به زبان انگلیسی به همراه تلفظ فارسی آشنا کنیم. برای یادگیری یک زبان خوب است بتوانید تمامی اصطلاحات مرتبط و مختلف را در زبانی که یاد میگیرید بگویید. آموزشگاه آنلاین تیکا در مسیر یادگیری زبان جدید در کنار شماست. 16 زبان مختلف به همراه بیش از 700 استاد مجرب و متخصص، کافی است هدف خود از یادگیری را مشخص کنید و با استفاده از فیلترهای سایت لیست اساتید مدنظر را دریابید.
نظرات