اساتید پیشنهادی:
دسته بندی : vocabulary
زمان مطالعه : 7 دقیقه
تعداد بازدید : 4724
در عصر بانکداری آنلاین و خدمات مالی جهانی، تسلط بر اصطلاحات بانکی انگلیسی دیگر یک مزیت نیست، بلکه یک ضرورت است. این واژگان و عبارات کلیدی به شما کمک میکنند تا بدون مشکل، امور مالی خود را در سفرهای خارجی مدیریت کرده، با کارکنان بانکها ارتباط برقرار کنید و از خدمات بانکداری اینترنتی بهره ببرید.
این مقاله، جامعترین راهنمای شما برای یادگیری لغات مالی انگلیسی و مکالمه در بانک به انگلیسی است.
برای باز کردن حساب یا بررسی وضعیت مالی خود، این عبارات حیاتی هستند:
اصطلاح انگلیسی (تلفظ فارسی) | معنی و کاربرد |
Account (اَکاوُنت) | حساب (عمومی) |
Savings Account (سِیْوینگْز اکاوُنت) | حساب پسانداز (برای سپردهگذاری و سود) |
Checking Account (چِکینگ اکاوُنت) | حساب جاری (برای تراکنشهای روزمره و چک) |
Account Holder (اکاوُنت هوُلْدِر) | صاحب حساب |
Account Number (اکاوُنت نامبِر) | شماره حساب |
Balance (بَلَنس) | موجودی (مقدار پول داخل حساب) |
Statement (اِسْتِیْتْمِنْت) | صورت حساب (گزارش تراکنشها) |
Deposit (دِپازیت) | واریز کردن پول |
Withdrawal (ویثْدْرَاوْاَل) | برداشت کردن پول |
Interest (اینتِرِسْت) | سود (بهره) |
Fee (فی) | کارمزد |

Joint Account (جویْنت اکاوُنت): حساب مشترک
Business Account (بیزنِس اکاوُنت): حساب تجاری
Money Market Account (مَنی مارکِت اکاوُنت): حساب بازار پول
Certificate of Deposit (CD) (سِرتیفیْکیْت آف دِپازیت): گواهی سپرده (سپرده با نرخ سود ثابت)


در دنیای پرداختهای الکترونیکی، این اصطلاحات رایجترین کلمات مورد نیاز شما هستند:
اصطلاح انگلیسی (تلفظ فارسی) | معنی و کاربرد |
Debit Card (دِبیْت کارد) | کارت دِبیت (مربوط به موجودی حساب جاری) |
Credit Card (کِرِدیْت کارد) | کارت اعتباری (دارای سقف اعتبار) |
ATM (اِیتیاِم) | خودپرداز (دستگاه عابربانک) |
PIN (پین) | شماره رمز |
Transaction (تْرَنزَکْشِن) | تراکنش (هر عملیات مالی) |
Payment (پِیْمَنْت) | پرداخت |
اصطلاح انگلیسی (تلفظ فارسی) | معنی و کاربرد |
Credit Limit (کِرِدیْت لیمیت) | حد اعتباری (سقف مجاز خرید) |
Credit Score (کِرِدیْت اِسْکوُر) | نمره اعتباری (معیار اعتبار مالی شما) |
Minimum Payment (مینیْمَم پِیْمَنْت) | حداقل پرداخت (کمترین مبلغ قسط) |
Annual Fee (اَنیوُاَل فی) | کارمزد سالانه |
Rewards Card (ریواردز کارد) | کارت پاداش (دارای مزایایی مانند کشبک) |


برای دریافت تسهیلات، مبادلات تجاری یا نقل و انتقال پول، باید با این واژگان آشنا باشید:
اصطلاح انگلیسی (تلفظ فارسی) | معنی و کاربرد |
Loan (لوُن) | وام/قرض |
Mortgage (موُرْگیْج) | وام مسکن |
Interest Rate (اینتِرِسْت ریْت) | نرخ سود |
Loan Term (لوُن تِرْم) | مدت وام |
Repayment (ریپِیْمَنْت) | بازپرداخت |
Collateral (کُلاتِرَل) | وثیقه/ضمانت |
Co-signer (کو-ساینِر) | ضامن |


اصطلاح انگلیسی (تلفظ فارسی) | معنی و کاربرد |
Check (چِک) | چک |
Checkbook (چِک بوک) | دفترچه چک |
Payee (پِیْیی) | گیرنده چک |
Endorsement (اِنْدوُرْسْمِنْت) | پشتنویسی |
Non-Sufficient Funds (NSF) (نان سَفیشِنْت فَندز) | عدم موجودی کافی (چک برگشتی) |
Stop Payment (اِسْتاپ پِیْمَنْت) | دستور عدم پرداخت (برای چک یا قبض) |

یادگیری این اصطلاحات و کلمات انگلیسی به شما در رسیدگی امور بانکی خود کمک می کند. همانطور که گفته شد امروزه کار های بانکی به صورت اینترنتی و با کامپیوتر انجام می شوند و پیشنهاد می شود برای دریافت اطلاعات بیشتر در این زمینه به مطالعه مقاله اصطلاحات رایج کامپیوتری به زبان انگلیسی به همراه تلفظ فارسی بپردازید!
در ادامه به تعدادی از اصطلاحات بانکی دیگر به زبان انگلیسی به همراه تلفظ فارسی آنها اشاره می کنیم:
امروزه بانکداری آنلاین و موبایلی، رایجترین شکل تعامل با بانک است. این اصطلاحات را حتماً یاد بگیرید:
Online Banking (آنلاین بَنکینگ): بانکداری اینترنتی
Mobile Banking (موُبایْل بَنکینگ): بانکداری موبایلی (اپلیکیشن)
Bill Payment (بیْل پِیْمَنْت): پرداخت قبض
Direct Deposit (دایْرِکْت دِپازیت): واریز مستقیم (مثلاً حقوق)
Overdraft (اوُوِرْدْرَفْت): برداشت بیش از حد موجودی (منفی شدن حساب)

اصطلاح انگلیسی (تلفظ فارسی) | معنی و کاربرد |
Exchange Rate (اِکسْچِینْج ریْت) | نرخ ارز/تبدیل |
Foreign Currency (فُورِن کَرِنْسی) | ارز خارجی |
Money Transfer (مَنی تْرَنزْفِر) | حواله پول |
Wire Transfer (وایْر تْرَنزْفِر) | حواله ارزی/بانکی (بزرگ) |
Traveler's Check (تْرَوِلِرز چِک) | چک مسافرتی |

برای برنامهریزی مالی بلندمدت، آشنایی با این عبارات تخصصی ضروری است:
اصطلاح انگلیسی (تلفظ فارسی) | معنی |
Investment (اینوِسْتْمَنْت) | سرمایهگذاری |
Stock (اِسْتاک) | سهم |
Bond (باْند) | اوراق قرضه |
Mutual Fund (میوُچوال فاند) | صندوق سرمایهگذاری مشترک |
Dividend (دیویدِند) | سود سهام |

اصطلاح انگلیسی (تلفظ فارسی) | معنی |
Insurance (اینْشُوُرَنس) | بیمه |
Policy (پاْلِسی) | پوشش بیمه/بیمهنامه |
Premium (پریمیوُم) | حق بیمه (مبلغ پرداختی) |
Claim (کْلِیم) | ادعای خسارت |

ضرب المثل ها در زبان ها و فرهنگ های مختلف وجود دارند و حکمت و تجربیات گذشتگان را به زبانی ساده و ملموس بیان می کنند.
در مورد بانک و مسائل مالی نیز ضرب المثل های جالبی در زبان انگلیسی وجود دارد که می تواند درس های آموزنده ای به ما بدهد.
پس از یادگیری پرکاربردترین اصطلاحات بانکی به زبان انگلیسی، به چند نمونه از این ضرب المثل ها به همراه تلفظ فارسی و معادل آنها در زبان فارسی اشاره می کنیم:

• "A bird in the hand is worth two in the bush."
o تلفظ فارسی: اَ بِرْدْ اِنْ دِیْ هَانْدْ اِیْزْ وَوْرْثْ تْوْ اِنْ دِیْ بُشْ.
o معادل فارسی: پرنده ای که در دست داری، از دو پرنده در بوته ارزش بیشتری دارد.
• "Don't put all your eggs in one basket."
o تلفظ فارسی: دُونْتْ پُوتْ آلْ یُورْ اِگْزْ اِنْ وَنْ بَاسْکِتْ.
o معادل فارسی: همه تخم مرغ هایتان را در یک سبد نگذارید.
• "A penny saved is a penny earned."
o تلفظ فارسی: اَ پֶنِیْ سَیْوْدْ اِیْزْ اَ پֶنِیْ اِرْنْدْ.
o معادل فارسی: هر پنی که ذخیره می شود، یک پنی به دست آمده است.
• "You can't get something for nothing."
o تلفظ فارسی: یُوْ کَنْتْ گِیْتْ سَمْث
o معادل فارسی: شما نمی توانید چیزی را بیهوده بدست آورید.
• "A fool and his money are soon parted."
o تلفظ فارسی: اَ فُولْ اَنْدْ هِیْزْ مَنِیْ اَرْ سُونْ پَارْتِدْ.
o معادل فارسی: احمق و پولش به زودی از هم جدا می شوند.
• "It takes money to make money."
o تلفظ فارسی: اِیْتْ تَیْکْسْ مَنِیْ تُوْ مَیْکْ مَنِیْ.
o معادل فارسی: برای پولدار شدن به پول نیاز داری.
• "There's no such thing as a free lunch."
o تلفظ فارسی: دِیْرْزْ نُوْ سَچْ تِیْنْگْ اَزْ اَ فْرِیْ لَنْچْ.
o معادل فارسی: هیچ ناهاری مجانی وجود ندارد.
• "Debt is a hole that is always digging deeper."
o تلفظ فارسی: دِبْتْ اِیْزْ اَ هُولْ دَاتْزْ اَلْوِیْزْ دِیْگْیْنْگْ دِیْپَرْ.
o معادل فارسی: قرض چاه بی انتهایی است که هر چه بیشتر در آن فرو بروی، عمیق تر می شود.
• "A penny wise and a pound foolish."
o تلفظ فارسی: اَ پֶنِیْ وایْزْ اَنْدْ اَ پَاوْنْدْ فُولِیْشْ.
o معادل فارسی: در پول های خرد صرفه جویی می کند، اما در پول های کلان اسراف می کند.
با یادگیری این مجموعه کامل از اصطلاحات بانکداری در زبان انگلیسی، شما گام بزرگی در جهت استقلال مالی و ارتباطات حرفهای برداشتهاید.
برای تسلط کامل بر این لغات مالی انگلیسی در محیطهای واقعی و مکالمه در بانک به انگلیسی، نیاز به تمرین با یک استاد متخصص دارید. آموزشگاه آنلاین زبان تیکا با پوشش ۱۶ زبان و صدها استاد مجرب، در مسیر یادگیری زبان انگلیسی پشتیبان شماست.
هدف خود را مشخص کنید (مانند مهاجرت، آزمون آیلتس یا امور تجاری).
با استفاده از فیلترهای سایت، استاد متناسب با نیازها و بودجه خود را پیدا کنید.
همین امروز قدم بگذارید و امور مالی خود را به زبان انگلیسی مدیریت کنید!
نظرات