اساتید پیشنهادی:
دسته بندی : vocabulary
زمان مطالعه : 7 دقیقه
تعداد بازدید : 536
در دنیای امروز، انجام بسیاری از امور به صورت آنلاین و با استفاده از خدمات بانکداری اینترنتی انجام می شود. برای استفاده از این خدمات و همچنین برقراری ارتباط با کارکنان بانک، لازم است که با پرکاربردترین اصطلاحات بانکی به زبان انگلیسی آشنایی داشته باشیم.
در این مقاله، به تعدادی از اصطلاحات بانکی پرکاربرد به زبان انگلیسی به همراه تلفظ فارسی آنها اشاره می کنیم:
• Account: اکاونت (حساب)
• Savings account: سِیْوِینْگْزْ اکاونت (حساب پس انداز)
• Checking account: چِکِینْگْ اکاونت (حساب جاری)
• Account holder: اکاونت هُولْدِر (صاحب حساب)
• Account number: اکاونت نَمْبَر (شماره حساب)
• Balance: بَلَنْسْ (موجودی)
• Statement: سْتِیْتْمِنْت (صورت حساب)
• Deposit: دِپَازِیْت (واریز)
• Withdrawal: وَیْثْدْرَاُوْاَل (برداشت)
• Interest: اِنْتِرِسْت (سود)
• Fee: فِیْ (کارمزد)
• Debit card: دِبِیْتْ کَاَرْد (کارت دبیت)
• Credit card: کِرِدِیْتْ کَاَرْد (کارت اعتباری)
• ATM: اِیْتِیْاِمْ (دستگاه خودپرداز)
• PIN: پین (شماره رمز)
• Transaction: تْرَانْزَکْشَنْ (تراکنش)
• Payment: پِیْمَنْتْ (پرداخت)
• Loan: لُونْ (وام)
• Mortgage: مَاُرْگِیْجْ (وام مسکن)
• Interest rate: اِنْتِرِسْتْ رِیْتْ (نرخ سود)
• Loan term: لُونْ تِرْمْ (مدت وام)
• Repayment: رِیْپِیْمَنْتْ (بازپرداخت)
• Check: چِک (چک)
• Checkbook: چِکْبُوک (دفترچه چک)
• Check writer: چِکْ رَایْتِر (چکو نویس)
• Drawer: دِرَاوِر (صادر کننده چک)
• Payee: پِیْیْ (گیرنده چک)
• Endorsement: اِنْدَاُورْسْمِنْتْ (پشت نویسی)
• Non-sufficient funds (NSF): نُنْ-سَافِیْشِنْتْ فَنْدْزْ (عدم موجودی کافی)
یادگیری این اصطلاحات و کلمات انگلیسی به شما در رسیدگی امور بانکی خود کمک می کند. همانطور که گفته شد امروزه کار های بانکی به صورت اینترنتی و با کامپیوتر انجام می شوند و پیشنهاد می شود برای دریافت اطلاعات بیشتر در این زمینه به مطالعه مقاله اصطلاحات رایج کامپیوتری به زبان انگلیسی به همراه تلفظ فارسی بپردازید!
در ادامه به تعدادی از اصطلاحات بانکی دیگر به زبان انگلیسی به همراه تلفظ فارسی آنها اشاره می کنیم:
• Joint account: جُوَیْنْتْ اکاونت (حساب مشترک)
• Business account: بِزْنِسْ اکاونت (حساب تجاری)
• Money market account: مَنِیْ مَارْکِتْ اکاونت (حساب بازار پول)
• Certificate of deposit (CD): سِرْتِیْفِیْکِیْتْ اَوْ دِپَازِیْتْ (گواهی سپرده)
• Online banking: اُنْلَایْنْ بَانْکِینْگ (بانکداری آنلاین)
• Mobile banking: مَاُبَایْلْ بَانْکِینْگ (بانکداری موبایلی)
• Bill payment: بِیْلْ پِیْمَنْتْ (پرداخت قبض)
• Money transfer: مَنِیْ تْرَانْسْفَرْ (حواله پول)
• Direct deposit: دِیْرِکْتْ دِپَازِیْتْ (واریز مستقیم)
• Overdraft: اُوْوِرْدْرَافْتْ (برداشت بیش از حد موجودی)
• Stop payment: سْتَاپْ پِیْمَنْتْ (دستور عدم پرداخت)
• Credit limit: کِرِدِیْتْ لِمِیْتْ (حد اعتباری)
• Minimum payment: مِیْنِیْمَمْ پِیْمَنْتْ (حداقل پرداخت)
• Credit score: کِرِدِیْتْ سْکُورْ (نمره اعتباری)
• Annual fee: اَنْیُوَلْ فِیْ (کارمزد سالانه)
• Rewards card: رِوُوَارْدْزْ کَاَرْد (کارت پاداش)
• Collateral: کَاُلَاتِرَلْ (وثیقه)
• Co-signer: کُو - سَایْنِرْ (ضامن)
• Equity: اِکْوِیْت (انصاف)
• Exchange rate: اِکْسْچِیْنْجْ رِیْتْ (نرخ ارز)
• Foreign currency: فُورِنْ کَرَنْسِیْ (ارز خارجی)
• Traveler's check: تْرَوِلِرْزْ چِکْ (چک مسافرتی)
• Wire transfer: وَایْرْ تْرَانْسْفَرْ (حواله ارزی)
• Insurance: اِنْشُورَنْسْ (بیمه)
• Policy: پَالِیْسْی (پوشش بیمه)
• Premium: پْرِیْمیُمْ (حق بیمه)
• Deductible: دِدَکْتِیْبِلْ (کسر پذیر)
• Claim: کِلِیْمْ (ادعای خسارت)
• Investment: اِنْوِسْتْمَنْتْ (سرمایه گذاری)
• Stock: سْتَاکْ (سهم)
• Bond: بُونْد (اوراق قرضه)
• Mutual fund: مْیُوْچُوَالْ فَنْدْ (صندوق سرمایه گذاری مشترک)
• Dividend: دِوِیْدِنْدْ (سود سهام)
ضرب المثل ها در زبان ها و فرهنگ های مختلف وجود دارند و حکمت و تجربیات گذشتگان را به زبانی ساده و ملموس بیان می کنند.
در مورد بانک و مسائل مالی نیز ضرب المثل های جالبی در زبان انگلیسی وجود دارد که می تواند درس های آموزنده ای به ما بدهد.
پس از یادگیری پرکاربردترین اصطلاحات بانکی به زبان انگلیسی، به چند نمونه از این ضرب المثل ها به همراه تلفظ فارسی و معادل آنها در زبان فارسی اشاره می کنیم:
• "A bird in the hand is worth two in the bush."
o تلفظ فارسی: اَ بِرْدْ اِنْ دِیْ هَانْدْ اِیْزْ وَوْرْثْ تْوْ اِنْ دِیْ بُشْ.
o معادل فارسی: پرنده ای که در دست داری، از دو پرنده در بوته ارزش بیشتری دارد.
• "Don't put all your eggs in one basket."
o تلفظ فارسی: دُونْتْ پُوتْ آلْ یُورْ اِگْزْ اِنْ وَنْ بَاسْکِتْ.
o معادل فارسی: همه تخم مرغ هایتان را در یک سبد نگذارید.
• "A penny saved is a penny earned."
o تلفظ فارسی: اَ پֶنِیْ سَیْوْدْ اِیْزْ اَ پֶنِیْ اِرْنْدْ.
o معادل فارسی: هر پنی که ذخیره می شود، یک پنی به دست آمده است.
• "You can't get something for nothing."
o تلفظ فارسی: یُوْ کَنْتْ گِیْتْ سَمْث
o معادل فارسی: شما نمی توانید چیزی را بیهوده بدست آورید.
• "A fool and his money are soon parted."
o تلفظ فارسی: اَ فُولْ اَنْدْ هِیْزْ مَنِیْ اَرْ سُونْ پَارْتِدْ.
o معادل فارسی: احمق و پولش به زودی از هم جدا می شوند.
• "It takes money to make money."
o تلفظ فارسی: اِیْتْ تَیْکْسْ مَنِیْ تُوْ مَیْکْ مَنِیْ.
o معادل فارسی: برای پولدار شدن به پول نیاز داری.
• "There's no such thing as a free lunch."
o تلفظ فارسی: دِیْرْزْ نُوْ سَچْ تِیْنْگْ اَزْ اَ فْرِیْ لَنْچْ.
o معادل فارسی: هیچ ناهاری مجانی وجود ندارد.
• "Debt is a hole that is always digging deeper."
o تلفظ فارسی: دِبْتْ اِیْزْ اَ هُولْ دَاتْزْ اَلْوِیْزْ دِیْگْیْنْگْ دِیْپَرْ.
o معادل فارسی: قرض چاه بی انتهایی است که هر چه بیشتر در آن فرو بروی، عمیق تر می شود.
• "A penny wise and a pound foolish."
o تلفظ فارسی: اَ پֶنِیْ وایْزْ اَنْدْ اَ پَاوْنْدْ فُولِیْشْ.
o معادل فارسی: در پول های خرد صرفه جویی می کند، اما در پول های کلان اسراف می کند.
در این مقاله، تلاش کردیم شما را با اصطلاحات بانکداری در زبان انگلیسی آشنا کنیم. مفید است که بتوانید تمام اصطلاحات مرتبط و متنوع را به زبانی که یاد میگیرید بیان کنید. آموزشگاه آنلاین زبان تیکا در یادگیری 16 زبان مختلف پشتیبان شماست. با توجه به هدفی که دارید، استاد مورد نظر خود را پیدا کنید و در مسیر ترجیحی خود برای یادگیری زبان قدم بگذارید.
نظرات